همشهری آنلاین - معصومه مهدیانی: «هراج مگردون» متولد ۱۳۳۶ و از ارامنه محله مجیدیه است و اکنون سالهاست که در این زیرزمین کوچک به ساخت ظروف نقرهای حکاکی شده مشغول است. ظروفی که بارها به سفیران مختلف کشورهای دیگر به رسم یادبود اهدا و موجب شده تا خیلیها این هنرمند و کاسب قدیمی منطقهمان را بشناسند. برای آشنایی با نحوه کار این هنرمند این مطلب را بخوانید.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
پدربزرگ طلا ساز
سرش را پایین انداخته و با دقت زیاد به وسیله قلم با ضربه چکش، بر روی جسم فلزی نقشی را که در ذهن دارد، حک میکند. کار حکاکی یک نقش که تمام میشود از او درباره نحوه ورودش به این حرفه میپرسیم، مگردون میگوید: «پدربزرگهایم هر ۲ طلاساز بودند و به این کار بسیار علاقه داشتند به همین خاطر پدرم نیز به تبعیت از پدرش وارد این کار شده بود و او نیز کار با طلا و نقش زدن بر آن را ادامه داد. من نیز در آن دوران بسیار به این هنر علاقه داشتم برای همین در اوایل همین کار را انجام میدادم و روی النگو یا طلاهای دیگر، قلم میزدم و نقشهای مختلفی بر رویشان ایجاد میکردم. در دوران موشکباران مردم تمام پولهایشان را به طلا تبدیل میکردند برای همین کار طلا آن روزها رونق بسیار زیادی داشت اما کمکم این کار از رونق افتاد و من تصمیم گرفتم دیگر با طلا کار نکنم. آن روزها تازه ازدواج کرده بودم و پدر همسرم در کار ساخت مجسمه بود برای همین من هم از این کار خوشم آمد و به کلاسهای قلمزنی روی مس و نقره رفتم و اینگونه وارد دنیای قلمزنی شدم و اکنون دقیقاً ۲۷ سال است که این کار را انجام میدهم. »
کارگاه خودم را راهاندازی کردم
یک تکه نقره داخل تنور میگذارد تا ذوب شود و بتواند یک میوهخوری درست کند. همانطور که به ذوب شدن نقره نگاه میکند، میگوید: «آن زمان که کار در این هنر را شروع کردم، تصمیم گرفتم برای خودم در زیرزمین منزلم یک کارگاه راهاندازی کنم تا مجبور نشوم مانند خیلی از کاسبان دیگر ظروف را آماده خریداری کنم و بعد روی آنها قلم بزنم. من دوست داشتم تمام مراحل ذوب، ساخت و قلمزنی روی یک کار را خودم انجام دهم؛ برای همین در خانه خودم یک تنور ذوب نقره و مس برپا کردم و از صفر تا صد کار را خودم برعهده گرفتم. اینگونه فقط نقره خام را خریداری میکنم و مابقی کار را خودم در اینجا انجام میدهم برای همین خیلی از مغازهداران کارهایم را سریع میخرند. در اصفهان هر یک از این مراحل را یک فرد خاص انجام میدهد ولی من ترجیح دادم تمامی مراحل کار را خودم انجام دهم اما بهطور کلی استقبال مردم و مغازهداران از این هنر و کار به قدری خوب است که من در این سالها تنها توانستم چند نمونه از کارهایم را برای خودم نگه دارم. این چند نمونه نیز جزء کارهای بسیار ظریف و زمانبرم هستند برای همین دلم نمیآید آنها را بفروشم. »
زیبایی اثر
به کارهایی که ساخته نگاه میکنم. بسیاری از آنها به حدی زیبا هستند که ناخواسته نمیتوانی چشم از آنها برداری. مگردون میگوید: «این کار سختیهای بسیاری دارد که از جمله آن در رفتن مداوم قلم و آسیبدیدگی انگشتهاست اما همین زیبایی کارهای ساخته شده است که تمام خستگی را از تنم بیرون میکند. وقتیکاری تمام میشود و به آن نگاه میکنم تمام دردها و خستگیها را فراموش میکنم و از لحظه لحظههای ساخت کارم لذت میبرم. هرکاری سختیهای خودش را دارد ولی وقتی از انجام یک کار لذت میبری دیگر سختیهایش به چشم نمیآید و غیر از لذت چیزی در خاطرت نمیماند. »
از قلمزنی لذت میبرم
در کارگاهش علاوه بر کارهایی که با نقره انجام داده کارهای دیگری هم میبینی. مجسمهها و ساعتهای سنگی، شیشهای، چوبی و مسی. این کاسب هنرمند میگوید: «من در زمینه هنر قلمزنی هیچگاه به انجام یک کار خاص اکتفا نکردم و سعی کردم این هنر را روی سنگ، شیشه، چوب و... نیز امتحان کنم و حتی برای دل خودم هم که شده چیزهای مختلفی بسازم و رویشان قلم بزنم. در حال حاضر نیز تمام مجسمهها و لوازم دکوری خانهام را خودم ساخته و قلم زدهام. »
حضور در نمایشگاه صنایعدستی ارمنستان
مگردون سال ۲۰۰۲ به عنوان تنها نماینده ایران به نمایشگاه صنایعدستی ارمنستان اعزام شد. او میگوید: «یکی از بهترین اتفاقات زندگیام سفارش ساخت یک میوهخوری چهارستونی برای رئیسجمهور ارمنستان بود. در سال ۲۰۰۱ سفیر ارمنستان در ایران آثار مرا در نمایشگاه صنایعدستی دیده بود و همان زمان سفارش ساخت آن میوهخوری را برای هدیه دادن به سفیر ارمنستان به من داد و من نیز سعی کردم از تمام هنرم برای ساخت آن اثر استفاده کنم. بعد از این کار در سال ۲۰۰۲ بهعنوان تنها نماینده ایران به نمایشگاه بینالمللی صنایعدستی ارمنستان اعزام شدم و از آن سال تاکنون هر سال در این نمایشگاه حضور پیدا میکنم و آثارم را به نمایش میگذارم. »
طرفداران زیاد قلمزنی
مگردون میگوید: «مردم علاقه بسیار زیادی به جمعآوری و نگهداری این ظروف دارند و علاوه بر این فروش این ظرفها نیز بسیار خوب است اما نقرهای و دستساز بودن این ظروف مانع از این میشود که همه بتوانند آن را خریداری کنند. من در این سالها سعی کردم حداقل برای اهالی محلهام با قیمت مناسب کار کنم و برایشان تخفیف قائل شوم اما متأسفانه گران بودن نقره و همچنین زحمت بسیار بالای قلم زدن روی اثر مانع از این میشود که در حد انتظار خریداران تخفیف بدهم. با این وجود این هنر علاقهمندان بسیاری دارد که همین علاقه نیز موجب میشود یک اثر هنوز تمام نشده، فروخته شود. » قلمزنی جزء هنرهای قدیمی و زیبایی است که هر کسی استعداد و حوصله یادگیری و انجام آن را ندارد. مگردون میگوید: «پسر کوچکم بسیار به این هنر علاقهمند است و میخواهد در آینده این کار را ادامه دهد برای همین سعی میکنم از حالا این هنر را به او یاد بدهم زیرا اگر کسی واقعاً استعداد و علاقه کافی به این داشته باشد بهتر است که از دوره جوانی آن را یاد بگیرد و ادامه دهد. جوانانی که صبر و تحمل بسیاری دارند بهتر است که وارد این کار شوند زیرا این کار هم بسیار لذتبخش است و هم طرفداران بسیاری دارد. »
----------------------------------
منتشر شده در همشهری محله منطقه ۸ به تاریخ ۱۳۹۳/۲/۲۲
نظر شما